مقاله پژوهشی
مهدی اجلی؛ احسان همتی
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 238-257
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیت مدیریتی و محوریت کارآفرینانه انجام شده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها از نوع پیمایشی میباشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیت مدیریتی و محوریت کارآفرینانه انجام شده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها از نوع پیمایشی میباشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره کل دامپزشکی استان همدان در سال 96 به تعداد 150 نفر و مطابق فرمول کوکران، اندازه نمونه آماری تقریبا برابر با 98 نفر میباشد که به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل دادههای پژوهش از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر با نرمافزار SPLS بهره گرفته شد.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل عاملی تاییدی و سنجش بارهای عاملی نشان داد که متغیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی به میزان %74 از تغییرات عملکرد سازمانی، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به میزان %67 از تغییرات قابلیت مدیریتی، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به میزان %57 از تغییرات محوریت کارآفرینانه را تبیین میکند؛ لذا مدیریت استراتژیک منابع انسانی به طور مستقیم تاثیر بیشتری بر عملکرد سازمانی (نسبت به متغیرهای قابلیت مدیریتی و محوریت کارآفرینانه) دارد. همچنین قابلیت مدیریتی به میزان %58 از تغییرات عملکرد سازمانی و محوریت کارآفرینانه به میزان %48 از تغییرات عملکرد سازمانی را تبیین میکند. نهایتا عملکرد سازمانی به میزان %63 ناشی از تغییرات عملکرد مالی و %52 ناشی از تغییرات عملکرد کارکنان است. به عبارتی عملکرد مالی تاثیر بیشتری بر عملکرد سازمانی دارد. همچنین با آزمون ضرایب معناداری Z (مقادیر t) مشخص شد که ضریب مربوط به تمامی مسیرها از جمله مسیرهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی به قابلیت مدیریتی (469/5)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به محوریت کارآفرینانه (748/4)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به عملکرد سازمانی (387/7)، قابلیت مدیریتی به عملکرد سازمانی (294/5) و محوریت کارآفرینانه به عملکرد سازمانی (374/6)، از 96/1 بیشتر است که معنادار بودن این مسیرها و مناسب بودن مدل ساختاری را نشان میدهد. لذا تمامی فرضیههای پژوهش نیز تایید میشوند.اصالت/ارزش افزوده علمی: در این پژوهش تاثیر متغیر میانجی قابلیت مدیریتی و محوریت کارآفرینانه بر ارتباط میان مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمان در اداره کل دامپزشکی استان همدان بررسی شده است.
مقاله پژوهشی
محمد نظری پور؛ امیر حسین رنجبر
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 258-277
چکیده
هدف: بر اساس نظریه اقتضایی موفقیت هر سازمانی در گرو اجرای طرحها و برنامههای متناسب با توانمندیها و زیرساختهای آن سازمان میباشد؛ بنابراین توجه به توانمندیها و امکانات موجود در فرایند طراحی استراتژیهای نوآوری میتواند باعث بهبود عملکرد مالی هر سازمانی شود. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر تجزیهوتحلیل اثرات استراتژیهای ...
بیشتر
هدف: بر اساس نظریه اقتضایی موفقیت هر سازمانی در گرو اجرای طرحها و برنامههای متناسب با توانمندیها و زیرساختهای آن سازمان میباشد؛ بنابراین توجه به توانمندیها و امکانات موجود در فرایند طراحی استراتژیهای نوآوری میتواند باعث بهبود عملکرد مالی هر سازمانی شود. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر تجزیهوتحلیل اثرات استراتژیهای نوآوری بر عملکرد مالی با میانجیگری متغیرهای اقتضائی (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری، سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مدیریت، عملکرد فرآیندهای داخلی و عملکرد مشتری) میباشد.روششناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری دادهها توصیفیـ پیمایشی، از نوع همبستگی است. دادههای پژوهش به کمک پرسشنامه جمعآوریشده است. جامعه آماری پژوهش، حاضر شرکتهای تولیدی شهر همدان میباشد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده تحلیل رگرسیون و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. همچنین برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شده است.یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر استراتژیهای نوآوری بر عملکرد مالی اثر مثبت و معناداری داشته و متغیرهای اقتضائی (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری، سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مدیریت، عملکرد فرآیندهای داخلی و عملکرد مشتری) بر رابطه بین استراتژیهای نوآوری و عملکرد مالی دارای اثر مثبت و معناداری میباشند. بدین معنی که بخشی از این رابطه از سوی این متغیرها تبیین و میانجی میشوند. همچنین طبق نتایج پژوهش حاضر متغیرهای جمعیت شناختی جنسیت، سن، تحصیلات، رشته تحصیلی، سنوات خدمتی و نوع صنعت بر عملکرد مالی تاثیر معناداری ندارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: از آنجائی که تداوم فعالیت شرکتها در گرو عملکرد مالی موفق آنها میباشد، لذا استراتژیهای نوآوری از طریق بهبود عملکرد مالی میتوانند نقش بسزایی در تداوم فعالیت شرکتها داشته باشند
مقاله پژوهشی - کاربردی
حسین نوروزی؛ رسول نصرتپناه؛ اسماعیل اسماعیلپور
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 278-296
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر قابلیتهای پویا بر عملکرد شرکتهای دانشبنیان از طریق نقش میانجیگری نوآوری مدل کسبوکار و مزیت رقابتی پایدار و تعدیل گری پویایی محیطی درک شده میباشد.روششناسی پژوهش: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکتهای دانشبنیان مستقر در استان تهران ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر قابلیتهای پویا بر عملکرد شرکتهای دانشبنیان از طریق نقش میانجیگری نوآوری مدل کسبوکار و مزیت رقابتی پایدار و تعدیل گری پویایی محیطی درک شده میباشد.روششناسی پژوهش: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکتهای دانشبنیان مستقر در استان تهران بودند. حجم نمونه با نرمافزار G-Power 3 222 نفر تعیین شد. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد و روش نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس با یک پیمایش آنلاین استفاده شد و 218 پرسشنامه محقق گردید. مدل پژوهش نیز مبتنی بر رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار Smart PLS نسخه 3 تجزیهوتحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد قابلیتهای پویا بر عملکرد شرکتهای دانشبنیان تاثیر مثبت و معناداری دارد و نوآوری مدل کسبوکار این رابطه را میانجی نمود. پویایی محیطی درک شده نیز فقط روابط بین قابلیتهای پویا با "نوآوری مدل کسبوکار، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد شرکت" را تعدیل نمود.اصالت/ارزش افزوده علمی: نقش قابلیتهای پویا ضرورتی استراتژیک جهت هدایت، پشتیبانی و مدیریت منابع در راستای خلق مزیت رقابتی پایدار و دستیابی به عملکرد برتر میباشد و بینشی کلیدی برای مدیران ایجاد میکند تا به واسطه آن با کنار گذاشتن رویکردهای سنتی، با تمرکز بر شایستگیهای محوری، جایگاه خود را در بازار تقویت نمایند.
مقاله پژوهشی - کاربردی
عباس قائدامینی هارونی؛ مهرداد صادقی ده چشمه؛ صادق صادقی ده چشمه؛ نرجس محسنی فر
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 297-315
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر،طراحی مدل عوامل مؤثر برصنایع فرهنگی خلاق در ایران بود.
روششناسی پژوهش: روش پژوهش آمیخته (کمی-کیفی) است و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و اساتید بود در بخش دلفی جهت شناسایی از108 نفر خبره با روش های نمونه گیری هدفمند-قضاوتی استفاده شد و در بخش مدلسازی کارشناسان وزارت ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر،طراحی مدل عوامل مؤثر برصنایع فرهنگی خلاق در ایران بود.
روششناسی پژوهش: روش پژوهش آمیخته (کمی-کیفی) است و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و اساتید بود در بخش دلفی جهت شناسایی از108 نفر خبره با روش های نمونه گیری هدفمند-قضاوتی استفاده شد و در بخش مدلسازی کارشناسان وزارت میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی که حدوداً 10000نفر بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه برابر با 384 نفر با روش طبقه ای ساده انتخاب شدند . از پرسشنامه دلفی جهت شناسایی عوامل و پرسشنامه محقق ساخته جهت مدلسازی استفاده شده است که هر دو پرسشنامه روایی آن تأیید شده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ اندازه گیری شد و این مقدار بالای70/0 بود.
یافته ها: جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار از آزمون شناسایی به روش دلفی استفاده شد که طی دو مرحله عمل غربال گیری صورت گرفته و در نهایت خبرگان از معیارهای شناسایی شده در پیشینه تحقیق در تعداد 6 معیار و 16 زیرمعیار تأثیرگذار بر صنایع فرهنگی خلاق، در تعداد 7 معیار اصلی و 17 زیرمعیار به اجماع نظر رسیدند همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نتایج را تأیید کرده است، سپس با کمک اطلاعات به دست آمده از پرسشنامهای که در اختیار خبرگان قرار گرفته است و با معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل مدل سازی شده است و این عوامل رتبه بندی شد و میزان اهمیت هر کدام از معیارها از اول تا سوم به ترتیب اهمیت عبارتند از: سرمایه های ساختاری و انسانی، زیرساخت های مورد نیاز، حمایت های دولت.
اصالت/ارزش افزوده علمی: صنایع فرهنگی خلاق، با تولید نیازهای جدید، نه تنها میتوانند باعث تولید مصرف کنندگان فرهنگی جدید در جامعه باشند بلکه همچنان با تشدید مصارف فرهنگی میتوانند انباشت فرهنگی را که نیازمند ارتقای سرمایه فرهنگی در جامعه است را موجب شوند.لذا طراحی مدل عوامل مؤثر برصنایع فرهنگی خلاق به تولید مخاطبین جدید ارزشی نائل آیند و به درستی با بهره گیری از دانش و تکنولوژی و به صورت هدفمند در راستای تولید محصولات و خدمات فرهنگی اقدام نمایند.
مقاله پژوهشی
غلامرضا توکلی؛ امید حیدری؛ مجید فیض عارفی
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 316-337
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی آسیبهای سنجش و مدیریت رضایت مشتریان سازمانی در شرکتهای با مشتریان سازمانی است. بر همین مبنا این مطالعه به دنبال چالشهای موجود در نحوه اندازهگیری رضایت مشتریان در شرکتهای با مشتریان سازمانی پرداخته است.روششناسی پژوهش: روش پژوهش در این مطالعه از نوع آمیخته است و جامعه آماری شامل اساتید، خبرگان ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش شناسایی آسیبهای سنجش و مدیریت رضایت مشتریان سازمانی در شرکتهای با مشتریان سازمانی است. بر همین مبنا این مطالعه به دنبال چالشهای موجود در نحوه اندازهگیری رضایت مشتریان در شرکتهای با مشتریان سازمانی پرداخته است.روششناسی پژوهش: روش پژوهش در این مطالعه از نوع آمیخته است و جامعه آماری شامل اساتید، خبرگان و متخصصان در حوزهی تعالی و تضمین کیفیت، مدیریت بازار و مشتری، مهندسی صنایع و مدیریت اجرایی است. نمونهگیری در هر دو بخش کیفی و کمی هدفمند بوده است؛ در بخش کیفی، 20 نفر در فرآیند مصاحبه و در بخش کمی 40 نفر در فرآیند پیمایش مشارکت کردند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامهی محقق ساخته بود که بعد از تأیید روایی، پایایی آن 0.906=α محاسبه گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمونهای دوجملهای و فریدمن استفادهشده است.یافتهها: نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که 30 مؤلفه فرعی در قالب 9 مؤلفه اصلی شناسایی شدند. در بخش کمی یافتهها نشان داد مؤلفه 30 بالاترین رتبه (21.01) و مؤلفه 12 کمترین رتبه (11.99) را داشته و سایر مؤلفهها نیز هرکدام به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند.اصالت/ارزش افزوده علمی: در این پژوهش راهکارهایی به همراه دو طرح پیشنهادی برای تعریف پروژههای بهبود ارائه گردیده است.
مقاله پژوهشی
فاطمه عاشوری جیرکل؛ مهرداد حسینی شکیب؛ عباس خمسه
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 338-355
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب بر رشد پایدار کسبوکار با نقش میانجی نوآوری انجامشده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارشناسان شرکت شیر پگاه تهران بوده و حجم نمونه، بر اساس جدول مورگان و کرجسی، به تعداد 207 ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب بر رشد پایدار کسبوکار با نقش میانجی نوآوری انجامشده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارشناسان شرکت شیر پگاه تهران بوده و حجم نمونه، بر اساس جدول مورگان و کرجسی، به تعداد 207 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی ساده بوده و گردآوری داده ها توسط پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان و پایایی آن، توسط آلفای کرونباخ تائید شد. تجزیهوتحلیل داده ها با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار PLS صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب، هر دو، بر نوآوری و رشد پایدار کسبوکار در شرکت شیر پگاه تأثیر معناداری دارند و نوآوری در تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب، بر رشد پایدار کسبوکار، نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، شرکت ها میتوانند بر روی شیوههای کیفیت استراتژیک، تعهد رهبری، مدیریت کارکنان، بهبود مستمر، فرهنگ کیفیت شرکت و تمرکز بر نیازهای مشتری متمرکز شوند؛ زیرا این امر آنها را قادر میسازد تا به سطح بالایی از نوآوری بهرهبرداری و اکتشافی و رشد پایدار کسبوکار دست یابند. چراکه باوجود اینکه رشد تجاری و انجام نوآوری اکتشافی آسان نیست و منابع زیادی برای یادگیری سازمانی نیاز دارد، اما بهرهبرداری از تواناییهای موجود ممکن است منجر به مزیت رقابتی پایدار نشود.اصالت/ارزش افزوده علمی: مفهوم رویکرد استراتژیک کیفیت از اصول کلی مدیریت کیفیت فراگیر حاصلشده است و تأثیر قابلتوجهی بر عملکرد پایدار کسبوکار دارد. نوآوری نیز بهعنوان مهمترین گزینه استراتژیک شناختهشده است که میتواند توانایی سازمان را بهطور قابلتوجهی در جهت پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر مشتریان و تغییرات فناوری و حفظ عملکرد رقابتی افزایش دهد. با توجه به شکاف تحقیقاتی که در مطالعات پیشین وجود داشته است، این پژوهش به بررسی تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب بر رشد پایدار کسبوکار با نقش میانجی نوآوری در صنعت لبنیات پرداخته است.
مقاله پژوهشی
حامد فتحی؛ علیرضا امینی
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، صفحه 356-370
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر شناسایی و رتبهبندی شاخصهای امنیتی در شبکههای اجتماعی بر خط میباشد. شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، تلگرام، واتساپ، یوتیوب و اینستاگرام میباشند.روششناسی پژوهش: واحدهای فناوری اطلاعات بانک ملی موردمطالعه قرار گرفته که تعداد 30 نفر به بهعنوان خبرگان پژوهش در نظر گرفته شده است. بدین منظور، ...
بیشتر
هدف: هدف از تحقیق حاضر شناسایی و رتبهبندی شاخصهای امنیتی در شبکههای اجتماعی بر خط میباشد. شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، تلگرام، واتساپ، یوتیوب و اینستاگرام میباشند.روششناسی پژوهش: واحدهای فناوری اطلاعات بانک ملی موردمطالعه قرار گرفته که تعداد 30 نفر به بهعنوان خبرگان پژوهش در نظر گرفته شده است. بدین منظور، هفت شاخص مهم شناسایی گردید و بهمنظور اولویتبندی شاخصها از تکنیک TOPSIS استفاده گردید. در این مرحله نیز پرسشنامه مقایسات زوجی برای خبرگان پژوهش توزیع و گرداوری گردید و بر اساس آن اولویتبندی عوامل ارائه شده است. درنهایت با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن به بررسی ارتباط بین شاخصهای شناساییشده و امنیت در شبکههای اجتماعی بر خط پرداخته شد. بدین منظور نیز پرسشنامهای با 24 گویه توزیع و تعداد 262 نمونه جمعآوری و مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتیجه تحقیق نشان میدهد شاخصهای امنیتی در شبکههای اجتماعی بر خط به ترتیب اولویت عبارتاند از: پیادهسازی سازوکارهای تصدیق هویت و مجوزدهی، استفاده از نرمافزارهای بهروز و پرهیز از برنامههای مشکوک، محدودیت انتشار اطلاعات شخصی، پایش بهمنظور عدمپردازش غیرمجاز اطلاعات، رعایت استانداردهای امنیتی، زیرساختهای IT کشور و نصب سیستم شناساگر متجاوز. همچنین بر اساس نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، کلیه عوامل تاثیر مثبت و معناداری بر امنیت شبکههای اجتماعی داشتهاند.اصالت/ارزش افزوده علمی: ما در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که بین عوامل موثر و امنیت شبکههای اجتماعی بر خط تعریفشده برای این شبکهها، رابطه معناداری دارد. در واقع توسعهی زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و افزایش شمار کاربران استفادهکننده از شبکههای اجتماعی مجازی، لزوم ایجاد و توسعهی سازوکاری برای برقراری امنیت در این شبکههای ارتباطی را توجیه میکند.