فاطمه عاشوری جیرکل؛ مهرداد حسینی شکیب؛ عباس خمسه
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، ، صفحه 338-355
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب بر رشد پایدار کسبوکار با نقش میانجی نوآوری انجامشده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارشناسان شرکت شیر پگاه تهران بوده و حجم نمونه، بر اساس جدول مورگان و کرجسی، به تعداد 207 ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب بر رشد پایدار کسبوکار با نقش میانجی نوآوری انجامشده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارشناسان شرکت شیر پگاه تهران بوده و حجم نمونه، بر اساس جدول مورگان و کرجسی، به تعداد 207 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی ساده بوده و گردآوری داده ها توسط پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان و پایایی آن، توسط آلفای کرونباخ تائید شد. تجزیهوتحلیل داده ها با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار PLS صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب، هر دو، بر نوآوری و رشد پایدار کسبوکار در شرکت شیر پگاه تأثیر معناداری دارند و نوآوری در تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب، بر رشد پایدار کسبوکار، نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، شرکت ها میتوانند بر روی شیوههای کیفیت استراتژیک، تعهد رهبری، مدیریت کارکنان، بهبود مستمر، فرهنگ کیفیت شرکت و تمرکز بر نیازهای مشتری متمرکز شوند؛ زیرا این امر آنها را قادر میسازد تا به سطح بالایی از نوآوری بهرهبرداری و اکتشافی و رشد پایدار کسبوکار دست یابند. چراکه باوجود اینکه رشد تجاری و انجام نوآوری اکتشافی آسان نیست و منابع زیادی برای یادگیری سازمانی نیاز دارد، اما بهرهبرداری از تواناییهای موجود ممکن است منجر به مزیت رقابتی پایدار نشود.اصالت/ارزش افزوده علمی: مفهوم رویکرد استراتژیک کیفیت از اصول کلی مدیریت کیفیت فراگیر حاصلشده است و تأثیر قابلتوجهی بر عملکرد پایدار کسبوکار دارد. نوآوری نیز بهعنوان مهمترین گزینه استراتژیک شناختهشده است که میتواند توانایی سازمان را بهطور قابلتوجهی در جهت پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر مشتریان و تغییرات فناوری و حفظ عملکرد رقابتی افزایش دهد. با توجه به شکاف تحقیقاتی که در مطالعات پیشین وجود داشته است، این پژوهش به بررسی تأثیر رویکرد استراتژیک به کیفیت و ظرفیت جذب بر رشد پایدار کسبوکار با نقش میانجی نوآوری در صنعت لبنیات پرداخته است.
احمد صادقی؛ محمد خدابخشی؛ زینب میرقاسمی
دوره 2، شماره 3 ، آذر 1400، ، صفحه 268-284
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جهتگیری فناوری بر عملکرد صادراتی با تأکید بر نقش میانجی استراتژیهای نوآوری (اکتشافی و بهرهبردارانه) و تعدیل گر مسئولیت اجتماعی شرکتهای صادرکننده محصولات شوینده انجام شده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا و نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی و از شاخه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جهتگیری فناوری بر عملکرد صادراتی با تأکید بر نقش میانجی استراتژیهای نوآوری (اکتشافی و بهرهبردارانه) و تعدیل گر مسئولیت اجتماعی شرکتهای صادرکننده محصولات شوینده انجام شده است.روششناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا و نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی و از شاخه معدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات شوینده و بهداشتی در ایران بوده است. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه با سؤالات بسته مشتمل بر 22 گویه استفاده گردید. روایی پرسشنامه با تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن نیز با روش ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جهت تحلیل دادهها از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که جهتدهی فناوری از طریق نقش میانجی نوآوری بر عملکرد صادراتی صادرکننده محصولات شوینده بر عملکرد صادراتی اثر دارند. با نوآوری بهرهبردارانه و نوآوری اکتشافی در شرکتهای صادر کننده محصولات شوینده دارای رابطه مستقیم است. همچنین مسئولیت اجتماعی بر رابطه جهتدهی فناوری انواع نوآوری (بهرهبردارانه و اکتشافی) اثر تعدیل گری مثبت دارد به عبارت بهتر در سطوح بالای آن، جهتدهی فناوری و انواع نوآوری دارای رابطه دوطرفه قویتری بودند.اصالت/ارزش افزوده علمی: راهبردهای جهتگیری از طریق استراتژیهای نوآوری اکتشافی و بهرهبردارانه موجب بهبود عملکرد صادراتی میشوند. بر این اساس صادر کنندگان محصولات شوینده و بهداشتی برای موفقیت بیشتر در صادرات، ضمن استفاده از فناوریهای در سطح بالا، باید بر دو استراتژی نوآوری اکتشافی (توسعه دانش جدید) و بهرهبردارانه (پالایش دانش موجود) تأکید بیشتری داشته باشند.